سلام و درود گرم من به شما دوستان عزیز و همراهان گرامی که به سلامت روان خود اهمیت میدهید و در این وبسایت برای داشتن یک سبک زندگی سالم همراه من هستید. من از صمیم قلبم به شما که از این وب سایت دیدن میکنید و از مطالبها استفاده میکنید خوشآمد میگویم و بسیار خوشحالم که در کنار هم میتوانیم لحظات خوب و آرامشبخشی داشته باشیم.
در این وبلاگ میخواهم از تجربیات شخصیم و از کاوش شگفت انگیزی که در رابطه با سبک زندگی آرام داشتم با شما صحبت کنم. جوهره وجودی سبک زندگی آرام بر مبنای درک درست از وجود خودمان و لحظاتی که در آن قرار داریم بنا شده.
پذیرش سبک زندگی آرام برای داشتن سلامت روان
با پذیرش و درک مفهوم سبک زندگی آرام میتوانیم زیبایی های ناب زندگی را در قلب لحظات کوتاه حس کنیم و آن را در آغوش بکشیم. تجاربی که هرگز در این دنیای شلوغ و پر سر و صدا دست پیدا نخواهیم کرد، مگر با یافتن آگاهی و برداشتن گامهای هوشمندانه در این راستا.
سبک زندگی آرام ما را به عمق اقیانوس زندگی خواهد برد، راهی که خیلی از افراد هرگز به آن مرتبه و تجربیات دست پیدا نخواهند کرد. زندگی در عمق یعنی همان زندگی آگاهانه، بیدار بودن در تمام لحظات و حس کردن زندگی با تمام وجود.
انتقال تجربیات راه گشاست
زندگی یک سفر است و ما همچون پروانههایی هستیم که از گلی به روی گلی دیگر مینشینیم و از شهد این گلها استفاده میکنیم و بعد آنها را مثل یک تجربه در دل گلی دیگر به جا میگذاریم. در این وب سایت هم هدف من این است که تجربیاتم را همچون شهد گل با شما به اشتراک بگذارم. با به اجرا درآوردن تکنیکهای خودآگاهی و ذهن آگاهی در سبک زندگی سالم دلم میخواهد که همراه با هم با خود وجودیمان به یک صلح درونی برسیم و آن را پرورش دهیم.
چرا سبک زندگی آرام را انتخاب کنیم؟
اولین سوالی که باید از خودمان بپرسیم این است که چرا سبک زندگی آرام را در دنیای پرشتاب امروز انتخاب کردهایم؟ با یک مثال میتوانم این را برایتان روشن کنم. ما زمانی که با هواپیما سفر میکنیم، درست است که خیلی سریع و پرشتاب به مقصدمان میرسیم و میتوانیم خیلی از کارها را جلو بیندازیم، اما زمانی که با هواپیما سفر میکنیم یک تجربه لذت بردن از مسیر را از دست میدهیم.
چشمان ما توان دیدن تصاویر سریع را ندارند
مثلاً دیدن و لذت بردن از پرندگان، جنگل، آبشارها و خیلی مناظر طبیعی دیگر را از دست میدهیم. تصاویری را که فقط با آرام گذر کردن میتوان دید. چشمان ما توان دیدن تصاویری که بسیار سریع حرکت میکنند را ندارد. سعی من و شمایی که در این صفحه هستید بر این است که با در آغوش گرفتن ریتم آرام در زندگی، آرامش را به زندگیمان بیاوریم.
آرامش و رضایتمندی چیزهایی نیستند که ذاتی باشند. آنها را باید به کمک تکنیکهای درست به دست آورد. زمانی که تکنیکها را یاد گرفتیم به همراه تمرین به راحتی تجربههای جدیدی را در زندگیمان خواهیم داشت.
ذهن آگاهی ما را به سبک زندگی آرام نزدیک میکند
تمرینات ذهن آگاهی نه تنها ارتباط عمیقی بین بدن، ذهن و روان ما ایجاد میکند، بلکه یاد میگیریم چطور در لحظه حال زندگی کنیم و از خوشیهای کوچک لحظهای در زندگی لذت ببریم. شادیهای کوچک ممکن است شنیدن صدای خنده کودکی باشد و یا گوش دادن به صدای تسبیح گردانی پدر.
با ذهن آگاهی تمام احساسات را تجربه میکنیم
لحظات خوب را میتوان تجربه کرد، بدون داشتن تجملات و رفاه فراوان. در لحظه زندگی کردن البته تنها تجربه کردن شادی نیست. گاهی اوقات حس کردن خشم است؛ گاهی اوقات تجربه کردن گریه است؛ و گاهی اوقات هم صبوری کردن. فقط از طریق ذهن آگاهی است که میتوانیم این تجارب ناب را در زندگیمان داشته باشیم. در واقع با ذهن آگاهی توان بروز احساساتمان را پیدا میکنیم.
پیشنهاد میکنم برای یاد گرفتن این تکنیک حتما بلاگ زیر را مطالعه کنید:
۵ تکنیک عملی ذهن آگاهی برای بروز احساسات
۳ تکنیک برای تضمین سلامت روان
سبک زندگی آرام حس عمیقی از قدردانی و تحمل را به روان ما هدیه میدهد. برای من انتخاب سبک زندگی آرام زمانی اتفاق افتاد که پس از یک سری چالشها و استرسهایی که در زندگی تحمل کردم مجبور شدم برای رهایی از آن شرایط کمی بایستم و تامل کنم.
اینجا بود که سفرم را شروع کردم. در طول این سفر ۵ تغییر مثبت ذهنی ایجاد کردم که سلامت روانی من را بسیار بهبود بخشیده است و به من کمک کرده تا تعادل و رضایتمندی را در زندگی روزمره پیدا کنم.
۱. مرتب کردن همه چیز
قسمت اول: مادری پر مشغله اما به دنبال آرامش درونی
من در دهه ۲۰ سالگی پر از امید و رویا به کشور کانادا سفر کردم که در آن دوره زمان ساعت به ساعت میگذشت من هر روز صبح که بلند میشدم غذای بچهها را آماده میکردم و آنها را راهی مدرسه میکردم.
آن موقعها همسرم هم در کانادا نبود و من به تنهایی تمام مسائل خانه و مسئولیت زندگی را بر عهده داشتم. من یک مادر جوان مهاجر در یک سرزمین کاملاً ناآشنا تنها در میان یک دنیا غریبه و کلی مسئولیت، زندگی میکردم.
پر اراده و مصمم
من در میان کلی مسئولیت تقریباً گیر افتاده بودم و سخت گرفتار مسائل مادری بودم. با این حال، اراده من برای بهتر کردن وضعیت شغلی و تحصیلی روز به روز محکمتر میشد. آموزش ذهنی خودم هم جزو لاینفک زندگی روزمره من شده بود.
فکر میکردم که نباید خودم را فراموش کنم. باید به خودم اهمیت بدهم. یکی از اولین تغییراتی که برای سلامت روان خودم انجام دادم جمع و جور کردن خانه و خلوت کردن خانه بود. چون متوجه شده بودم، پر کردن اتاقها با اسباب و اثاثیه به شدت موجب به هم ریختگی ذهنی من شده است و آرامش درونی من را به چالش میکشد.
سازماندهی کردن شروع این ماجراست
پس از آن شروع کردم به نظم دادن خانه و سعی کردم که فضاهای خانه را آرام و سازماندهی شده تزیین کنم که این کار باعث شد، خانه من همیشه مرتب به نظر برسد. وقتی دوستان به خانه ما میآمدند، میگفتند خانه خیلی پر انرژی داری که به ما حس خیلی خوبی میدهد و ای کاش خانه ما هم اینطوری بود.
۲. اولویت دادن به آنچه که بیشتر اهمیت دارد
قسمت دوم: الویت بندی ارزشها
در راستای انتخاب سبک زندگی آرام و پیاده کردن آن، به نتیجه جالبی رسیدم. متوجه شدم برای اینکه بتوانم یک زندگی مطلوب، با کیفیت و کم استرسی داشته باشم باید اهمیت بسیار زیادی را به اولویتبندی ارزشها در زندگیم بدهم. تمام کارهایی را که در دفترهایم نوشته بودم یکجا جمعآوری کردم و شروع کردم به مرتب کردن آنها و مجدداً اولویتهایم را دوباره از نو ارزیابی کردم.
سبک زندگی آرام پر جذابیت است
جذابیت سبک زندگی آرام مثل یک ملودی آرام باعث شده بود که من از سمفونی لطیف زندگی لذت ببرم و همین باعث شد که خیلی آگاهانه از سرعت زندگیام کم کنم. این سبک زندگی این امکان را به من میداد که در لحظه در زندگی کنم.
زمانی که محیط برایم آرام شده بود متوجه شدم چقدر بهتر میتوانم به برنامههایم رسیدگی کنم و چیزهایی که برایم با ارزش است را نگه دارم و چیزهایی که باعث ناراحتی من میشود، از آنها فاصله بگیرم.
فاصله گرفتن یکی از مراحل است
از اینجا به بعد بود که خیلی از مسائل برایم از جذابیت افتاد و از خیلی از امور پیش پا افتاده زندگی هم که به غیر از وقت کشتن کاری برای من نمیکرد فاصله گرفتم.
این فاصله چند قدمی از هیاهوی بیرون و حواس پرتیهای روزمره باعث شد که با هر نفس آگاهانه که میکشیدم احساس کنم که سنگینی مسئولیتهایی که روزی بیهوده روی شانهام گذاشته بودم از بین برود. به تدریج گرههای روانم را باز کردم و آن احساس سنگینی همیشگی، حس عجله داشتن و حس در حال دویدن در یک مسابقه با دیگران از بین رفت.
ارزیابی مجدد
ارزیابی مجدد و دقیق الویتها به من این امکان را داد که خواستههای عمیقتر را از آرزوهای سطحی مثل مدرک دانشگاهی جدا کنم و نقشهای رنگینتری بر قالی زندگیام ببافم. وقتی زندگیام را با خواستههای قلبی و شناخت ذهنی خودم هماهنگ کردم، به طور خارقالعادهای نشاط و شادی را در زندگی پیدا کردم.
۳. جهتگیری هدفمند
تصمیماتی که میگرفتم کاملا با نیت و ارزشهای درونی من همسو بود که باعث دگرگونی عمیق و آرامش ذهن من شد. یکی از تمریناتی که برای درک کردن عمیق لحظه به کار بردم قدردانی و ارتباط با زیبایی طبیعت بود. به خصوص با تمرین تمرکز حواس و پرورش روان بود که شاهد یک سری امواج مثبت در تمام زندگیم بودم.
پیشنهاد میکنم حتما تکنیکهای تمرکز حواس را یاد بگیرید. در مسیر رسیدن به سلامت روان حتما این تکنیکها به کمکتان خواهد آمد. برای این منظور من یک بلاگ نوشتم که خواندنش برای شما خالی از لطف نیست:
۵ قانون ذهن آگاهی برای بهبود تمرکز
سخن آخر
در جمعبندی این بلاگ دوست دارم به اهمیت تعیین اهداف سالم و آگاهانه توصیه کنم. ما باید برای زندگیمان تصمیماتی سالم و آگاهانه بگیریم که با ارزشهای اصولی و انسانی ما نیز هماهنگ باشند. وقتی تعادل بین ارزش و انتخاب برقرار باشد خود به خود باعث تضمین سلامت روان ما خواهد شد و کیفیت زندگی ما را کاملاً زیر و رو میکند.
تغییرات بسیار کوچک میتوانند باعث شادیهای بزرگ و آرامش ذهنی ما شوند. برای ارتباط گرفتن با خودتان و پرورش ذهن و روح خودتان وقت بگذارید. یادتان باشد که همه ما شایسته یک زندگی سرشار از تعادل و آرامش و شادی بخش هستیم.