ذهن آگاهی برای بروز احساسات موثر است اما شاید کمتر کسی درباره آن شنیده باشد. حدود ۵ سال پیش بود که متوجه شدم چقدر در دنیای مجازی غرق شدم و به کلی ارتباطم رو با دنیای واقعی از دست دادم. خیلی حواس پرتی گرفته بودم و فراموش کار هم شده بودم. روزی ۱۰ بار کلیدم را گم میکردم یا یادم میرفت که فلان چیز را کجا گذاشتم.
مطمئنم که این اتفاق برای همه شماهایی که با موبایل و دنیای مجازی ارتباط دارید هم افتاده. در میان این گردباد، من به طور تصادفی به ذهن آگاهی رسیدم – مفهومی که به عنوان یک پادزهر بالقوه برای هرج و مرج با من همراه شد.
کشف و درک ذهن آگاهی
در ابتدا با شک و تردید، سفری را برای کشف ذهن آگاهی آغاز کردم. از طریق کتاب ها و درون نگری شخصی، شروع به کشف اسرار ذهن آگاهی کردم. چیزی که من کشف کردم فراتر از انتظارم بود. در شلوغی زندگی ام، لحظه هایی از آرامش را کشف کردم، جایی که لحظات آرامش بخش می توانست در میان طوفان اتفاقات روزمره و گاها غیر ضروری زندگی وجود داشته باشد.
ذهن آگاهی برای بروز احساسات در این بلاگ
در این بلاگ همراه من باشید تا به اعماق ذهن آگاهی برای بروز احساسات سری بزنیم و داستانهایی از عملی بودن ذهن آگاهی در زندگی روزمره را با هم مرور کنیم.
در این بلاگ، تلاش من این است تا برای شما روشن کنم که چگونه ذهن آگاهی می تواند یک همراه همیشگی باشد برای اینکه بتوانیم امواج احساساتمان را در مسئولیت های بی شمار زندگی درک کنیم و به احساساتمان اجازه بروز دهیم.
بروز احساسات در اقیانوس وجود ما
احساسات خود را مانند یک اقیانوس وسیع تصور کنید. امواج اقیانوس همیشه در حال تغییر است، گاهی آرام و گاهی اوقات پرفراز و نشیب. در این دریای بی کران احساسات، تمرکز حواس به عنوان نوری راهنما ظاهر می شود و به ما کمک می کند تا در جزر و مد احساسی خود با لطف و درک حرکت کنیم.
پذیرش رابطه ذهن آگاهی با احساسات
در زندگی پرشتاب ما، احساسات اغلب می تواند بسیار طاقت فرسا باشد. ذهن آگاهی به دنبال ریشه کن کردن این احساسات نیست، بلکه لنزی را فراهم می کند که از طریق آن می توانیم احساسات خود را با صراحت و شفقت مشاهده کنیم و در آغوش بگیریم.
داستان پذیرش من
اجازه دهید برای ملموس تر شدن این ماجرا یک خاطره از خودم برای شما بگویم. دورانی را در زندگی می گذراندم که بسیار پر مشغله بودم و تنها به کمیت زندگی توجه می کردم و در دنیای مجازی غرق بودم.
در همین دوران بود که طی یک سری از اتفاقات تمام اهدافی که برای زندگی شخصیم تعیین کرده بودم در عرض چند روز دود شد و به هوا رفت.
دور شدن از اصل زندگی
در همین لحظهها بود که فهمیدم چقدر از اصل زندگی دور افتادم و چیزی از کیفیت زندگی برایم باقی نمانده است. در واقع آنجا بود که تصمیم گرفتم توجهم را روی لحظههای زندگیم معطوف کنم و از آنها لذت ببرم.
طی این اتفاقات متوجه شدم که لذت زندگی فقط در همین خوشیهای کوچک و لحظههای نابی است که در طول روز داریم و از آن ها غافل هستیم.
یافتن ذهن آگاهی برای بروز احساسات
همین باعث شد که متوجه شوم من در زندگی به احساساتم نیاز دارم. آنجا بود که فهمیدم احساس لذت بردن از لحظه های زندگی را می توانم با ذهن آگاهی به زندگی ام بازگردانم.
از آن روز به بعد تلاش کردم سراغ نمونه های عملی ذهن آگاهی و رابطه آن با احساسات در زندگی بروم. بیایید با هم نگاهی بیندازیم به این ۵ تکنیک عملی که من توانستم در زندگی خود پیاده کنم و لحظات آرامش بخشی را تجربه کنم.
نمونه های عملی ذهن آگاهی و احساسات
۱. فشار دادن دکمه مکث:
زندگی اغلب توپ های چالش برانگیزی به سمت ما پرتاب می کند – چالش هایی مثل یک رفت و آمد خسته کننده یا یک گفتگوی چالش برانگیز. ذهن آگاهی یک یادآوری ساده را در گوش ما زمزمه می کند – “مکث”. نفس بکشید و شاهد احساساتی باشید که در درون شما بالا میآیند.
احساساتی که گرمای سینهتان را افزایش می دهند و یا به شکل افکار تندی از ذهنتان عبور می کنند. این مکث کوتاه فضایی را برای شما ایجاد می کند تا بتوانید نفس بکشید و بر شرایط مسلط شوید و شما را قادر می سازد به جای واکنش تکانشی، متفکرانه پاسخ دهید.
۲. در آغوش گرفتن باران:
در میان طوفان احساسات طاقت فرسا، تکنیک RAIN یا همان باران، آرامش می دهد. احساسات لحظه ای خود را بشناسید. ممکن است در لحظاتی از زندگی احساسات بسیار ناخوشایندی را تجربه کنید. احساساتی مثل “احساس می کنم غرق شده ام”. اجازه دهید این احساسات نیز بدون اینکه در برابرشان مقاومت کنید وجود داشته باشند و حضورشان را تصدیق کنید.
ابرها زود گذرند
گاهی سعی می کنیم قوی باشیم و به این احساسات اجازه نمی دهیم روی سطح وجودمان بنشینند و تلاش می کنیم که انکارشان کنیم. بهترین کار این است که با خودمان صادق باشیم و اقرار کنیم که در حال تجربه این احساسات هستیم. سپس ریشه آن را به آرامی بررسی کنیم و با کنجکاوی لایه های پشتی را جدا کنید.
لایه های پشت احساسات، خود ما هستیم
در واقع لایه های پشتی خود ما هستیم که باید خودمان را از احساساتمان جدا کنیم و به یاد داشته باشید، ما احساس نیستیم. این احساسات فقط در حال عبور کردن از وجود ما هستند. مثل این است که ابری زودگذر در آسمان پهناور وجود ما در حال عبور است.
۳. چشیدن مزه سمفونی شادی
تمرکز حواس صرفاً برای حرکت در آبهای متلاطم نیست. تمرکز حواس می تواند در مورد لذت بردن در آرامش هم باشد. وقتی شادی روح شما را پر می کند، تجربه یک خنده از ته دل یا یک غروب نفس گیر. سعی کنید کاملاً در آن لحظه غوطه ور شوید.
به احساساتتان توجه کنید – گرمای در سینهتان، برق چشمانتان که نشانگر این است که در آن لحظه خوشحالی و خوشبختی غرق شده اید. مزه سمفونی شادی را با تمام وجود بچشید.
۴. قدرت تاب آوری عاطفی از طریق ذهن آگاهی
ذهن آگاهی به عنوان پناهگاهی برای تاب آوری عاطفی عمل می کند. چالش های زندگی را از بین نمی برد، بلکه به ما قدرت می دهد تا با آرامش با آنها روبرو شویم. از طریق ذهن آگاهی، ناملایمات به فرصت هایی برای رشد تبدیل می شوند. ما یاد می گیریم که در امواج متلاطم زندگی با لنگر درونی آرامش حرکت کنیم و احساسات را به عنوان بازدیدکنندگان گذرا در تابلوی بزرگ وجود خود بپذیریم.
۵. درک رقص پیچیده ذهن و احساسات
ذهن آگاهی ارتباط ظریفی بین افکار، احساسات و احساسات بدنی را برقرار می کند. این درک را روشن می کند که یک فکر می تواند یک احساس را شعله ور کند که به نوبه خود در بدن ما ظاهر می شود. در واقع ذهن آگاهی کمک می کند که ما بر اتفاقی که در لحظه در حال رخ دادن است چه بد چه خوب تمرکز کنیم.
اجازه ابراز شدن احساسات را به خود بدهیم
احساساتی که به دلیل این اتفاقات بر ما وارد می شود را درک کنیم و اجازه می دهیم که این احساسات در بدن ما خودش را ابراز کند. مثل داغ شدن، برق چشم، تند تند زدن قلب و… . درک کردن این سیستم یا رقص پیچیده ذهن و احساسات کمک می کند احساساتمان را سرکوب نکنیم.
سفری آگاهانه با ذهن آگاهی برای احساسات
احساسات رنگ های پر جنب و جوشی هستند که بوم زندگی ما را نقاشی می کنند. ذهن آگاهی، قلم مو را به ما هدیه می دهد و به ما امکان می دهد چشم انداز احساسی خود را با آگاهی و پذیرش ترسیم کنیم. این یک یادآوری ملایم است که احساسات، هر چند شدید یا ظریف، مسافرانی گذرا در سمفونی تجربه انسانی ما هستند. بنابراین، اجازه دهید این سفر را با قلبهای باز آغاز کنیم و طیفی از احساسات را در حالی که میآیند و میروند در آغوش بگیریم.
۵ تمرین عملی برای ادغام ذهن آگاهی در زندگی روزمره
۱. لحظات ذهنی روزانه:
مکث های کوچک را در برنامه روزانه خود بگنجانید – یک نفس آگاهانه قبل از شروع کار، یک لحظه مشاهده در حین پیاده روی، یا صرف یک وعده غذایی بدون حواس پرتی.
۲. تمرینات ذهنی:
برای ایجاد ارتباط عمیق تر با احساسات و افکار خود، در تمرینات رسمی ذهن آگاهی مانند مدیتیشن یا یوگا شرکت کنید.
۳. بازتاب ذهنی:
زمانی را برای خود اندیشی اختصاص دهید. خاطره نویسی یا صرفاً تأمل در تجربیات خود به درک پاسخ ها و الگوهای احساسی شما کمک می کند.
۴. خودآگاهی دلسوزانه:
با تصدیق احساسات خود بدون قضاوت خود، مهربانی به خود را تمرین کنید. با خود با مهربانی و درک رفتار کنید، زیرا بدانید که احساسات بخشی از تجربه انسانی است.
۵. ذهن آگاهی و احساسات را به اشتراک بگذارید.
تمرینات ذهن آگاهی را با دوستان یا خانواده به اشتراک بگذارید. درگیر شدن در فعالیت های ذهن آگاهی با هم، ارتباطات را تقویت می کند و محیط های حمایتی ایجاد می کند.
سخن آخر
این وبلاگ جامع با هدف نشان دادن رابطه پیچیده بین ذهن آگاهی و احساسات، ارائه مثال های عملی و نکات عملی برای پذیرش ذهن آگاهی برای بروز احساسات است.
هدف من از انتشار این بلاگ ها
سفری را به سوی یک زندگی سالم تر و هیجان انگیزتر آغاز کنید! من اینجا هستم تا شما را از طریق راههای ساده برای زندگی بهتر با ترکیب عادات سالم و غذاهای بینالمللی خوشمزه راهنمایی کنم. نکاتی را برای یک زندگی متعادل کشف کنید.
از جمله ورزش های آسان، غذا خوردن آگاهانه و راه هایی برای مراقبت از ذهن. و البته، دنیایی از آشپزی و دستور العمل های متنوع و خوشمزه از سراسر جهان را با شما به اشتراک می گذارم که نه تنها طعم شگفت انگیزی دارند، بلکه باعث می شوند احساس خوبی داشته باشید.
بلاگ های زیر در رابطه با ذهن آگاهی چراغ های بیشتری را در ذهن شما روشن می کنند: